۱ خرداد ۱۳۸۹

امتحان فوق لیسانس

آبجی کوچیکه امتحانشو خیلی خوب داد ؛ دو رقمی آورد!
یه دنیا خوشحالم ....
مرسی گلی جان ... مرسی

۶ نظر:

فهیمه گفت...

وای آزاده جون نمی دونی من دیشب که شنیدم چقدر خوشحال شدم ، بازم دوباره از طرف من هم به خودش هم به مامان و بابا تبریک بگین. هر دوتون همیشه موفق باشین:*

abji koochike گفت...

ghorboonetoon beram khanoom:D ma ham az shadie shoma khoshhaalim:D

ناشناس گفت...

من تعبیر خواب بلد نیستم اما «تفسیر» خوابی که در پست پایین نوشتی رو اگه نمونه های دیگه‌ی این خواب رو آدم بدونه به‌تر می‌تونه بگه. اما به هر حال چه از دید فروید و چه از دید یونگ «خانه» سمبل خانواده است در خواب (برای زن‌ها) و این که شما در خانه شاد بودین و بقیه داستان یکجور نگرانی شما رو از این‌که خانوادتون در خطره نشون می‌ده.
خواب اصولا خیلی به کانتکست فردی که دیده ربط داره. من شما رو نمی‌شناسم لذا نمی تونم چیزی بگم اما اگر فروید بود شاید می‌گفت (بدون اینکه هیچ چیزی از شما بدونه!): شما یک خانوم متاهل هستید که زندگی خوبی دارید، اما یک شخص در بیرون از زندگی شما هست که یا شما بهش علاقه دارین و یا اون به شما علاقه داره (با توجه به این‌که کلید سمت دیگه در بوده، به نظر می‌رسه حدس اول به‌تر باشه) و در هر حال در ناخودآگاه‌تون این رو می‌دونین. و می‌دونین که این احساس به هر نحوی که وارد زندگی بشه شما رو از خونواده‌تون جدا می‌کنه و این شما رو می‌ترسونه.

زیاد این حرف‌ها رو جدی نگیرین، من نه دانیال نبی ام نه یوسف!

ناشناس گفت...

یک حدس دیگه ای که من می‌تونم بزنم اینه که شما کلا نگران زندگی مشترکتونید (همه اینها با این تاکید که من نمی دونم آیا شما مجردید یا نه و لذا ممکنه این دیدن خانه در خواب اصلا معادل خانواده و زندگی مشترک نباشه!). ترستون از مثلا از خواستگارهای قبلیه یا آدمی که همیشه می‌ترسیدید روزی زندگی‌تون رو خراب کنه. شاید آتو ای پیشش دارین یا هر چیزی.
باید کمی به گذشته زندگی و ترس‌هایی که ممکنه زندگی خانوادگیتون رو تهدید کنه برگردین. احتمالا چیزهایی پیدا می‌شه.

ببخشید از پرحرفی!
باز هم می گم، من نه دانیال نبی ام نه یوسف!

گلشید گفت...

منم کلی تبریک میگم هم به شما هم دوباره به سارا.آخرش ساراکجاها رو زد؟

abji koochike گفت...

به ناشناس:
چرا در مورد چیزی که مطمئن نیستی صحبت میکنی که بعدش اینهمه نمیدونم و ببخشید به کار ببری؟
این همه حدس زدی که چی بشه؟ لااقل یه رد و نشونی از خودت میذاشتی تا در اسرع وقت مدال "حدس های یک ذهن پریشان" رو تقدیمتون کنیم...
به گلشید : همه چی زدم عزیزم :دی تا چه پیش آید ;)