۲۰ مرداد ۱۳۸۹

موج!

1-

کلا زمانهایی که وبلاگ مینویسم ؛ یا خوشحالم و هدفمند و بر انرژی ؛ یا بی حوصله و غُر دار و

غصه دار!

نمیتونم روزمرگیهامو اینجا ثبت کنم ؛ در نتیجه وقتی به وبلاگم نگاه میکنم ؛ مودم labile به نظر میاد...

البته کلا هم همینطور هستم!

زیاد موج دارم! گاهی توی اهدافم هم به همین اندازه "دریایی" میشم!!

مثلا اون اوایل که رزیدنتی رو شروع کردم دوست داشتم دورشته همزمان بخونم ؛ الان این هدف برام کمرنگ تر شده و جای خودشو داده به هدف رتبه تک رقمی آوردن توی امتحان بورد... البته توی این بین اگه شرایط محیطیم عوض بشه و مثلا توی محیطی دیگه قرار بگیرم , ممکنه باز هم این هدف جای خودشو به دیگری بده...

نمیدونم درسته که آدم به صورت منعطف با محیط، اهدافشو عوض کنه یا متناسب با اهدافش سعی کنه محیطشو modified کنه...

2-

* امتحان ارتقا نمره ام خوب شد نمره ام از همه سال یکی ها و سال دوییها (بجز یه نفر) و بعضی از سال سه ایها بیشتر شد !

رفته بودم بیش دکتر ح. مدیر گروه داخلی شهید بهشتی ؛ درخواستمو واسه مهموونی از مهر باهاش مطرح کنم ؛

بالاخره دیدمش و گفتم ... گفت : مهمونی که اشکال نداره ؛ ولی اگه بخوای جابجا کنی باید ازت امتحان بگیریم ... منم رفتم روی فاز موج و گفتم : دکتر، هر مدله که خواستین امتحانم کنین!

گفت نمیخوایم آمار قبولی بوردمون بایین بیاد ! گفتم من فلانی و فلانی رو میذارم تو جیب بغلم ( دیگه واقعا رو موج بودم!! ;) ) و حتما رتبه تک رقمی میارم ؛ تازه عُمومیمو که همینجا بودم ؛ هنوز یه سال نشده که از همینجا رفتم بیرون!

خلاصه کللللی اعاده افاضات کردم از نوع امواج اقیانووس آرام! و یارو ته دلش خوشش اومد و خنده اش گرفته بود ؛ گفت با فلان دکتر که مسوول رزیدنتاست هماهنگ کن... اونم قبول کرد ؛ فعلا منتظر انجام کاغذ بازیهای اداری هستم ؛ کاش مشکلی بیش نیاد...