۳۱ فروردین ۱۳۸۹

خواب تکراری

*
بازم یه خواب تکراری دیدم ؛ نمیدونم تعبیرش چیه....
اغلب در صحنه ها و به شیوه های مختلف از این مدل خواب میبینم ؛ که یکی میخواد منو بدزده....
و اینقدر گریه میکنم تو خواب....
امروز خوابم اینجوری بود که داشتم توی یه خونه ویلایی تنها زندگی میکردم، یه روزی بود ، داشتم توی خونه میرقصیدم ، موهامو شونه میکردم و تنها بودم که دیدم یه آقا از بنجره داره نگاهم میکنه... با دوربین میخواست ازم عکس بگیره ... من در به در میدویدم که خودمو از دیدرسش مخفی کنم ؛ برده ها رو میکشیدم ؛ یه دفعه یاد در افتادم ، که نکنه باز باشه... دویدم سمت در، دیدم کلید اونور دره(به سمت بیرون) سریع در رو قفل کردم که یهو دیدم یارو رسیده بشت در و داره در رو محکم میزنه که بیاد تو....
از ترس و گریه از خواب بیدار شدم....
نمیدونم تعبیر این مدل خوابهای ترسناک اعصاب خوردکن چیه...

*
دیشب دخترخاله زنگید ؛ ظاهرا GI Bleeding کرده بود ؛ 21-22 سالشه فقط ؛ امروز اندوسکوبیش کردیم ؛ یه گاستریت با مختصری اروزیون روش بود (احتمالا مالوری ویس)... با حال خوب و دستور دارویی مرخصش کردم ؛
البته از صبح جواب تلفن یه "ایل" رو هم میدادم!!!;) D:

اردیبهشت سنگینی که در انتظارش نبودم (!) از فردا شروع میشه...

هیچ نظری موجود نیست: