۱ آذر ۱۳۸۹

هاروارد

علي القاعده اين ماه آخرين ماهيه كه مهمان شدم شهيد بهشتي
هرچند 2 ماه قبل رو توي بدترين و آزيته ترين و بي آموزش ترين بخش شهيد بهشتي (نفرو طالقاني) گذروندم ؛ ولي بازهم در مقايسه با جايي كه سال يكيمو گذروندم ؛"هاروارد" بود!
اين ماه روماتوي لقمانم؛ به گفته همه رزيدنتها يكي از بهترين و آموزشي ترين و خوش خيم ترين بخشهاي شهيد بهشتيه
امروز كه روز اولمون بود هم چيزي خلاف اين نديدم؛ البته هنوز براي قضاوت زوده...
اميدوارم تا جايي كه ميتونم از اينجا استفاده كنم و چيز ياد بگيرم وگرنه اونجا هيييييييييييييييچ خبري نيست :(

۳ نظر:

دوست گفت...

منم بهشتی درس می خونم.این تفاوتی که گفتی رو احساس می کنم.خیلی جالبه!!!

abji koochike گفت...

کاش باز زود بیای
من نمیخوام یه سارای آجیش رفته باشم
:(

دوست قدیمی گفت...

بر منار آشنایی ها نمی سوزد چراغی...
دیگه برای من همه چیز رو به اتمامه...
خسته هستم.و ناامید...